چرا ز کوی عاشقان گذر دگر نمی کنی؟

چه شد که هر چه خوانمت به من نظر نمی کنی

چرا ز کوی عاشقان گذر دگر نمی کنی؟

چه شد که هر چه خوانمت به من نظر نمی کنی

چرا ز کوی عاشقان گذر دگر نمی کنی؟

چرا ز کوی عاشقان گذر دگر نمی کنی؟
چه شد که هر چه خوانمت به من نظر نمی کنی؟

خدا گواه من بود که قهر تو کشد مرا
ز قهر با غلام خود چرا حذر نمی کنی؟

نشسته ام به راه تو به عشق یک نگاه تو
ز پیش چشم خسته ام چرا گذر نمی کنی؟

تو ای همای رحمت ای جهان به زیر سایه ات
چرا نظر به مرغکی شکسته پر نمی کنی؟

نگر به خیل سائلان به سامرا و جمکران
ز باب خانه ات چرا سری به در نمی کنی ؟

بایگانی
پیوندهای روزانه

ما که رفتیم ...

يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۰۸ ب.ظ

بدون شرح و بدون توقع که نظر بدین یا ندین ...


موافقین ۰ مخالفین ۱ ۹۵/۰۴/۱۳
رهگذر دنیا

نظرات  (۲)

۱۳ تیر ۹۵ ، ۱۶:۳۹ دختــــری از تبــار فاطمه
این یعنی عظمت خدارو تو زندگی حس کردم
۱۴ تیر ۹۵ ، ۱۰:۴۵ رهگذر دنیا
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">